بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده‌اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی‌شوی!»منبع: کتاب «تو شهید نمی‌شوی»

شهید مدافع حرمی که قبول نکرد کارمند شود

برادر شهید بیضایی تعریف می‌کند: «حاضر نبود کار در میدان را رها کند و پشت میز نشین شود. با این حال به او پیشنهاد شد پشت میز نشین شود. او هم پاسخ جالبی به آن فرد داد.»

به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، حمیدرضا بیضایی برادر شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی تعریف می‌کند: «بعد از اینکه به عضویت سپاه درآمد از تبریز رفت. یکی از بهانه‌هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضا به تبریز وجود داشت، وصلتش با خانواده‌ای تبریزی و به تبع آن انتقال کارش به تبریز بود. اما با وجود اصرارهای ما هیچگاه به این کارتن نداد.

بنابر گزارش فارس، در صحبت‌های مفصلی که آن اوایل با هم می‌کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز مساوی با کوچک شدن مأموریتش است. چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی اسلام بود. بعد از اینکه این فرصت را به دست آورد به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می‌کرد.

حاضر نبود آمدن به تبریز را با چنین فرصتی عوض کند. ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن نیروی قدس را انتخاب کرده بود.

یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم خیلی قاطع به من گفت: «من پشت میز بروم، می‌میرم!»

بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده‌اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی‌شوی!»منبع: کتاب «تو شهید نمی‌شوی»

۲۱۹۲۱۵

کد خبرنگار: ۲۰
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید