سلام نو – سرویس سیاسی: رییس جمهور فرانسه چند وقتی است که به طور جدی به دنبال گسترش زمین بازی دیپلماتیک این کشور است و میخواهد فرانسه را به بازیگری مولف در عرصه دیپلماسی بدل کند، اما تا کنون چندان موفق نبوده است.
از تهران تا بغداد و بیروت تا مسکو و واشنگتن امانوئل مکرون دنبال این است تا نقش فرانسه به عنوان یک قدرت مستقل، موثر و مولف دیپلماتیک را احیا کند و شکوه دیپلماسی فرانسه را به عنوان کشوری با سابقه سیاسی طولانی که قدرت اتمی هم است احیا کند، اما تا کنون چندان موفق نبوده است.
رئیس جمهور فرانسه تابستان گذشته وقتی برای شرکت در کنفرانس همکاری و شراکت به بغداد سفر کرده بود در سخنان خود تاکید کرد که حتی در صورت خروج آمریکا، این کشور در عراق باقی خواهد ماند. نکته مهم این بود که مکرون تنها رهبر غربی در کنفرانس منطقه ای بغداد بود و با این اقدام اهمیت عراق را برای فرانسه نشان داد.
مکرون در ماجراهای بیروت هم رفتار مشابهی داشته. در بحرانهای پس از انفجار بزرگ بیروت به این شهر سفر کرد، از ضرورت بازسازی دولت گفت و آستینهایش را بالا زد و از کمک به مردم لبنان حرف زد. پس از آن سفر اما اتفاق بزرگی رخ نداد، گرهای از گروههای صحنه سیاست لبنان باز نشد و هنوز که هنوز است دولت در بیروت به ثبات نرسیده است.
پرونده ایران هم که وضع مشخصی دارد. فرانسه در بهترین حالت پلیس بد مذاکرات است و هرگز نقشی در حد چین، روسیه، آمریکا و حتی بریتانیا و آلمان نداشته است. در بهترین حالت فرانسه پلیس بدی بود که همین بد بودن باعث توجه همه به او شده است.
ماجرای مسکو هم که مشخص بود. مکرون عالیترین رهبر غربی بود که به روسیه سفر کرد و با پوتین بر سر یک میز نشست، اما همان نشست و برخاست هم چندان موثر واقع نشد و در نهایت پوتین مستقیما با جو بایدن وارد گفتوگو شد.
عمق روابط آمریکا و فرانسه نیز بعد از پیمان سه جانبه با استرالیا و بریتانیا مورد آزمونی جدی قرار گرفت و فرانسه فهمید شاید دیگر اهمیت سابق را برای یکی از قدیمیترین شرکای خود نداشته باشد.
اما چرا با وجود تمام تحرکات مکرون باز بازی چنین است؟ کریستین شنو و ژرژ مالبرونو در تازهترین کتاب خود با اشاره به کنشهای مکرون میگویند که رئیس جمهوری در همه جا حاضر، دست و پا چلفتی است برای همین کاری از پیش نمی برد. برای مثال اشتیاق شدید او برای حل بحران لبنان بدون در نظر گرفتن پارامتر اجتنابناپذیر ایران، بیانگر این است که او هوش دارد، اما روش ندارد.
مشکل کار مکرون و فرانسه کجاست؟ به نظر میرسد که مشکل اینجا است که فرانسه وجه تمایز لازم را برای اثبات خود به عنوان یک قدرت ندارد. ابزار اصلی نفوذ فرانسه در منطقه همچنان ابزار نظامی و فروش تسلیحات است. این در حالی است که در این حوزه آمریکا، روسیه و حتی چین حرفهای به شدت بیشتری برای گفتن دارند. آلمان یک ابر قدرت اقتصادی جذاب است. بریتانیا نیز به جز امکانات خاص نظامی توان امنیتی- اطلاعاتی فوقالعادهای دارد. در این میان فرانسه برگ برنده لازم را ندارد.
از لیبی تا ایران و از ایران تا آمریکا فرانسه هیچکجا به تنهایی نتوانسته در قامت بازیگر تعیین کننده ظاهر شود. در لیبی هزار دولت دست ترکیه از فرانسه بازتر است. در ایران هم تهران به پاریس به بازیگری در قالب سه کشور اروپایی نگاه میکند. در لبنان هم که با وجود سفر شخص رئیس جمهور باز هم آب از آب تکان نخورده.
حالا باید آیا مکرون ایدهای جدید در آستین دارد و با همکاریهای منطقهای میتواند برگ برندهای جدید رو کند یا خیر؟ اگر مکرون بتوان چنین کاری کند نه تنها قدرت دیپلماتیک فرانسه را احیا میکند، بلکه برگ برنده خوبی نیز در انتخابات پیشرو خواهد داشت.
نظر شما