سلام نو – سرویس اجتماعی: حالا کمی بیش از 24 ساعت از انتشار خبر بُهت آور درگذشت آزاده نامداری میگذرد و پس از سیل شایعات و گمانهزنیهای بیاساس معاون دادستان و سرپرست دادسرای جنایی گفت که وقوع قتل یا دگرکشی کاملاً منتفی است و اکنون، موضوع خودکشی از طریق مصرف داروهای اعصاب و روان مطرح است؛ هرچند اظهار نظر نهایی به نظر پایانی پزشکی قانونی منوط شده است.
محمد شهریاری افزود که در بررسیهای تکمیلی انجام شده، به ویژه بررسی تلفن همراه متوفی و همچنین دستنوشتههای مکشوفه متعلق به متوفی که خطاب آن به دخترش بوده و نوعی وصیت و خداحافظی با دخترش بوده و داروهای موجود در صحنه که مورد استفاده مرحوم بوده، بررسی اولیه پزشکی قانونی در روز جاری که مبین وجود داروی قوی ضدافسردگی در آزمایش سم شناسی متوفی است.
به گفته هدی فروزش، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران نظر نهایی پزشکی قانونی وابسته به نتایج آزمایشهای سمشناسی و آسیبشناسی است. این نتیجه قرار است در روزهای آینده به مقامهای قضایی اعلام شود.
افسردگی؛ سگ سیاه و بیماری بدون چهره
این که آیا آزاده نامداری واقعاً خودکشی کرده یا خیر مسئلهای است که به زمان نیاز دارد، اما آن چنان که از شواهد بر میآید او داروهای افسردگی استفاده میکرده است و به دلایل مختلفی که عمده آنها بر ما پوشیده است – و تنها میتوان درباره آن حدسهایی احتمالی زد - با افسردگی دستوپنجه نرم میکرد.
این که آیا آزاده نامداری خودکشی کرده یا خیر و این که آیا این خودکشی به دلیل افسردگی بوده، مسئلهای است که نمیتوان اکنون درباره آن نظر داد، اما میتوان به بهانه مرگ تلخ آزاده نامداری از یک بیماری مُهلک، مهیب و خطرناک سخن گفت؛ افسردگی.
هرچند این روزها افسردگی به عنوان یک بیماری بیشتر جدی گرفته میشود، اما هنوز که هنوز است بسیاری افسردگی را به عنوان یک بیماری جدی، مهم و البته خطرناک نمیشناسند. بیماریای که عموماً علامت خاصی ندارد و بسیاری از اطرافیان بیمار متوجه وجود آن نمیشوند.
مشکلات بینایی، تاسی سر، مشکلات قلب، سرطان و بسیاری از بیماریهای دیگر علائمی مشخص دارند، اما افسردگی یا بدون علامتی مشخص است یا علائمش به عنوان تغییر عادتی ساده شناخته میشوند.
دوستِ افسرده شما میتوانند بخندد، اضافه کاری کند و در ظاهر هیچ تغییر خاصی نکند اما افسرده باشد و با اقدامات مثل قطع رابطه یا خودکشی شما را شوک زده کند. افسردگی همیشه مترادف با اشک، آه و زانوی غم بغل گرفتن نیست و آدم افسرده همیشه فریاد نمیزند که افسرده است. با این همه نشانههایی وجود دارد که در صورت یافتن آنها میتوان یک فرد را افسرده ارزیابی کرد.
تغییر عادات خوابیدن: خوابیدن یا دژ مستحکم افسردگان برای فرا است یا باتلاق که در آن غرق میشوند. بسیاری از بیماران گفتهاند که برای فرار از افسردگی به خواب زیاد روی میآورند. درست در نقطه مقابل بخش دیگری از بیماران گفتهاند که به علت کابوس دیدن امکان خواب طولانی مدت را از دست دادهاند.
تغییرات خلق و خو: اگر کسی در اطراف شما به صورت ناگهان خلق و خویش عوض شد، از کوره در رفت، رنجیده خاطر شد، هیجان زده شد، پرخاش کرد و هر نوع رفتار عجیب دیگری نشان داد حتما به عنوان یکی از علائم افسردگی به آن مشکوک شوید. یک فرد افسرده میتواند وسط یک بحث کوچک و بیاهمیت به سرعت از کوره در بروند و پرخاش کنند و برخوردهای نامناسبی از خود نشان بدهند. با اطرافیان خود سر ناسازگاری بگذارند و پیوسته در حال تلاطم باشد. جمعگریزی، میل به تنهایی و کاهش ارتباط اجتماعی نیز از دیگر علائم مرتبط است.
تغییر عادت غذایی: اگر یکی از دوستان شما به طور ناگهانی پرخور شد یا درست در خلاف جهت اشتهایش را از دست داد الزاماً ربطی به غددش ندارد و این مسئله میتواند نشان از افسردگی باشد. غذا خوردن میتوان پناهگاه افسردهها باشد.
عدم تمرکز: بحث میکنید، دعوا میکنید و حتی شوخی میکنید اما از تمرکز سابق دوست شما هیچ خبری نیست. فرد افسرده دیگر تمرکز سابق برای انجام کارها را ندارد. افسردهها ذهنی مشوش دارند که قابلیت تمرکز را از دست داده و نمیتواند یک جا بند شود. روی میز یک فرد افسرده لیستی بلند بالا از پروژههای رها شده پیدا میشود.
شاید فکر کنید افسردگی با شوخی، تعارف و معاشرت رفع میشود، اما اینطور نیست. فرد افسرده میخواهد تمرکز کند، درست بخوابد، درست غذا بخورد و معاشرت کند، اما نمیتواند. درمان افسردگی به کمک تخصصی روانشناس و روانپزشک نیاز دارد و اصلاً ساده نیست. پس اگر خودتان یا دوستتان افسرده هستید حتماً به یک مشاور مراجعه کنید و افسردگی را جدی بگیرید، چون افسردگی شما را جدی میگیرد.
نظر شما