فاطمه کبیرنتاج با ابراز نگرانی نسبت به حجم زیاد مهاجران افغان و شفاف نبودن برنامه‌های دولت برای ساماندهی مهاجرین تاکید می‌کند که دولت باید به شایعات و آشفتگی وضع مهاجران پایان دهد.

نرخ رشد مهاجران افغانستانی نگران کننده است / این حجم از مهاجر غیرقانونی از هر کشوری که بودند نگران کننده بود / دولت باید به شایعات پایان دهد

سلام نو – سرویس اجتماعی: با ظهور طالبان در افغانستان موج عظیم مهاجران افغانستانی آغاز شد و به طور طبیعی بخش مهمی از این موج مهاجرت نیز به همسایگان این کشور، از جمله ایران رسید. حالا حجم عظیم مهاجران و سامان نیافتن آن‌ها و نبود یک سیستم مشخص برای تعیین وضعیت آنان باعث نگرانی‌هایی شده است.

برای بررسی بهتر این موضوع سلام نو گفت‌وگویی کوتاه با فاطمه کبیرنتاج، جامعه شناس، محقق و مدرس دانشگاه داشت و به ابعاد مختلف حضور مهاجران در ایران پرداخت.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

این روزها حرف از نگرانی در سطح جامعه نسبت به حضورمهاجران افغانی است . این نگرانی را تا چه اندازه واقعی و برخواسته از جامعه می دانید؟

درهمه جهان بحث مهاجرت وجود دارد و تقریبا غالب کشورها با ورود مهاجرین خارجی و مسایل مرتبط با آنان مواجه هستند. مواردی همچون نا آرامی های سیاسی، فقر و مشکلات اقتصادی، التهاب های اجتماعی و فرهنگی، نارضایتی از کمبود فرصت های شغلی و یا تحصیلی، عدم امنیت جانی ، اقتصادی و سرمایه گذاری ، شرایط اجتماعی، همگی از عواملی هستند که نه تنها زمینه را برای مهاجرت فراهم می کنند، بلکه بر اساس شدت و گستردگی شان بر روی نرخ مهاجرت نیز تاثیر می گذارند. ضمن اینکه هر چقدر کشوری در همجواری خود همسایگانی پر مساله‌تر داشته باشد به عنوان گزینه اول و قابل دسترس تر،  برای مقصد مهاجرت انتخاب می شود.

در نتیجه در این کشورها ،حجم ورود مهاجران بیشتر و متعاقب آن مسایل و مشکلات ناشی از ان نیز بیشتر خواهد شد. کشوری همچون ایران که دارای همسایگانی است که به صورت ممتد و تاریخی همواره در انواع تنش های سیاسی اجتماعی به سر برده اند، خارج از این قاعده نبوده و نیست. همچنانکه می دانیم و می بینیم هم‌جواران ایران از غرب و شرق کشور، سال‌هاست یا درگیر جنگ داخلی هستند یا در اشغال بیگانگان بوده‌اند و یا توسط نیروهای سرکوبگر و افراط‌گر داخلی محاصره و اشغال شده‌اند. به همین دلیل ایران همواره به عنوان کانون و مقصد اولیه مهاجرت افغان‌ها وعراقی‌ها انتخاب شده است.

به طور معمول بر طبق عرف بین الملل، کشورهای مهاجر پذیر با درک شرایط ویژه مهاجران، سعی در تامین نیازهای اولیه آنها دارند. اما آن چه را که همواره مورد نظر و تاکید دارند،  برنامه ریزی جهت ساماندهی مهاجران اعم از کنترل ورود و خروج آنان،  اشتغال، درمان و هر آنچه که مربوط به این دسته از افراد می شود است.

ما نیز سال‌هاست با پدیده مهاجرت همسایگان خود روبرو هستیم و برایمان تازگی ندارد. طبیعتا نرخ مهاجرت معقول کاملا پذیرفته شده است،  اما آنچه که باعث نگرانی مردم و آحاد جامعه شده،  نرخ رشد بی رویه مهاجرین افغان و همزمانی این رشد با آشفتگی مدیریت داخلی کشور افغانستان و روی کار آمدن طالبان است.

و شما این آشفتگی را برای کشور مسئله ساز می‌بینید؟

بله. بر اساس آمارهایی که مسولین خود اعلام کرده اند و نیز مشاهدات میدانی و برآوردهایی که صورت گرفته حدود ۵ تا ۶ میلیون افغانی وارد کشور شده اند که بخش اعظمی از انها بدون مجوز و غیر قانونی آمده اند.

ما در اینجا با چند مساله روبرو هستیم:

 ۱-ورود غیر قانونی مهاجرین به معنی عدم توانایی کنترل رفتارهای اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی آن‌ها است. چون نام و مشخصاتشان جایی ثبت نشده است که در صورت هر گونه تخلف، قابل رصد و پیگیری باشند لذا عدم احساس امنیت در جامعه به واسطه این امر بالا رفته است. برای اداره یک کشور داشتن آمار دقیق همراه با مشخصات کامل تک تک افراد جمعیت، اعم از بومی آن کشور و یا مهاجرین ضروری و لازم است.

در حالی که پاسخ دقیقی از طرف مسولین داده نشده که چه تعداد افغانی فاقد مجوز درکشور هستند. قاعدتا هرچقدر اطلاعات کمتر باشد مدیریت و کنترل نیز کمتر و دشوارتر است.

۲-در طرف دیگر تفاوت‌های فرهنگی دو جامعه ایرانی و افغانی مد نظر است.  علیرغم داشتن قرابت‌هایی این تفاوت‌ها می‌تواند مساله ساز شود و تداخل فرهنگی ایجاد نماید. جامعه ایرانی جامعه‌ای است که ضمن این که به سنت هایش احترام می‌گذارد و هنجارها و ارزش های اخلاقی،  فرهنگی و اجتماعی اش را رعایت می‌کند توانسته است همزمان با تغییرات اجتماعی در تمام زمینه ها رشد کرده و خود را به روز رسانی و رشد کند. در نتیجه فرهنگ طالبانی جایی در میان مردم ایران ندارد.

تداخل فرهنگی،  زمینه تغییرات فرهنگی را فراهم می کند. مساله اصلا صرفا افغان‌ها نیستند.  اگر از یک کشور اروپایی هم مهاجرت بی رویه به کشورمان صورت می گرفت همانقدر برای جامعه ایجاد نگرانی می کرد که ورود بدون ضابطه برادران و خواهران افغان. چرا که بازهم همان تداخل فرهنگی اتفاق می افتاد. قطعا برخی از ملاحظات تربیتی و اخلاقی و ارزش‌های اجتماعی ما با اروپاییان متفاوت است. آن چه که مسلم است تداخل فرهنگی گاهی همراستایی با تضادهای فرهنگی و اجتماعی دارد، لذا احتمال افزایش ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی بالاتر می‌رود و این نه به نفع مردمان بومی است و نه مهاجران خارجی و نه حتی دولت میزبان. ما حتی در مورد مهاجرت های داخلی هم این هشدارها را می دهیم چه برسد به مهاجرت های خارجی و بیگانگان.

۳- کشور ما خود در شرایط سخت اقتصادی به سر می‌برد. افزایش یکباره جمعیتی مهاجر تا مرز چند میلیون نفر یعنی شراکت مهاجران درغذا و خورد و خوراک مردم، یعنی تقسیم سهم نان مردم با مهاجران، یعنی تقسیم سهم  بهداشت و درمان و دارو و تخت بیمارستان متعلق به این مردم، یعنی کاهش مسکن مورد نیاز مردم و نیز تقسیم سهم تفریح، آرامش و آموزش و بخصوص اشتغال افراد،  در حالی که جامعه خود از رشد نرخ بیکاری در حال رنج بردن است.

از سهم بودجه و اعتبار کدام بخش از زندگی مردم خواهد زد تا این حجم از مهاجر را مدیریت کند. در همه جای دنیا کشورهای مهاجر پذیر،  اولویت اولشان در برخورداری از امکانات زیستی،  ملت خودشان است اما در کشور ما به‌واسطه ورود غیر مجاز مهاجران ، دولت اصلا نمی داند چه تعداد افغان به کشور وارد شده اند .

۴- موضوع بعدی ترکیب جمعیتی از نظر نژاد و ژنتیک است. می دانید که  فرزند آوری بدون کنترل از ویژگی های افغانها است. یعنی اگر امروز ۶ میلیون نفر وارد شده اند باید اطمینان داشت که بزودی چند برابر خواهند شد  و چه بسا زمانی برسد که جمعیتی که اگر نگوییم برابر با ایرانیان ولی حداقل نیمی از جمعیت کشور را شامل شوند. جمعیت بیشتر می تواند منجر به افزایش قدرت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نیز گردد. لذا یکی از دغدغه های جامعه تغییر ترکیب جمعیتی به نفع افغان‌هاست. این دغدغه ای کاملا منطقی است.

۵- یکی دیگر از مواردی که جامعه را نسبت به این روند مهاجرت، حساس کرده صحبت های نامربوطی است که گاها نیروهای طالبان در خصوص آمادگیشان برای انضمام ایران و یا بخشی از ایران به افغانستان می کنند. شایعه شده که بسیاری از این افراد، نیروهای نظامی و آموزش دیده هستند که با هدف اشغال ایران وارد کشور شده اند. گرچه که قطعا و یقینا این ادعا در نطفه خفه خواهد شد و اجازه هیچ تعرض و جسارتی به خاک این سرزمین به هیچ احدی در دنیا داده نخواهد شد اما حتی طرح این موضوع برای ملت ما قابل تحمل نیست. ناراحتی مردم بیشتر از آن جهت است که وزارت امور خارجه و یا شورای امنیت ملی در برابر این سخنان گزاف هیچ عکس العملی از خود نشان نداده است.

۶- نکته بعدی ازدواج افغان‌ها با دختران ایرانی است. گذشته از بحث تداخل ژن فرزندان حاصل از این نوع ازدواجها و ترویج  و تقویت فرهنگ مهاجرین،  موضوع این است که قانون‌گذار سخت گیری هایی در خصوص فرزندان حاصل از ازدواج دختران ایرانی با مهاجران دارد، مانند دریافت شناسنامه و پاسپورت ایرانی.  احتمال ازدواج افغان‌ها با دخترانی از طبقات ضعیف اقتصادی ایرانی کم نیست. در این صورت صرف نظر از مسایل و آسیب های دیگر حاصل از این نوع ازدواج ها  ، چگونه می شود پذیرفت که دختر ایرانی در کشور خودش انقدر اعتبار نداشته باشد که بتواند برای فرزندش شناسنامه ایرانی بگیرد؟ یعنی به راحتی مولود حاصل از این ازدواج، صرفا افغانی محسوب می گردد. این مساله بسیار قابل توجه است که کشوری که چنین قوانینی دارد  در عمل هیچ برنامه ای برای کنترل و ساماندهی مهاجران ندارد و یا حداقل مردم از آن بیخبرند لذا نگران می شوند.

۷- به عمد و یا غیر عمد، درست یا غلط، شایعه شده است که دولت خود زمینه ورود مهاجرین افغان را در کشور فراهم کرده است تا به شکلی از آن‌ها سود ببرد. این تصور هر چند نادرست، سبب واهمه و نگرانی مردم شده است. دولت موظف است هرچه سریعتر به این شایعات پایان دهد.

با توجه به مسائلی که مطرح کردید ریشه ذهنی نگرانی اصلی مردم در کجا است؟

ریشه این نگرانی ها در این است که برای مردم همه چیز در هاله‌ای از ابهام است. کلاً ندانستن ماهیت آن چه وجود دارد و یا ترس از آن چه ممکن است بوجود بیاید،  همواره سبب نگرانی انسان می شود. در این خصوص نیز جامعه نمی داند اصل موضوع چیست؟ چه بخشی از شایعات واقعیت دارد؟ آینده جامعه و کشور چگونه رقم خواهد خورد؟  ویدیو هایی در فضای مجازی پخش شده است که نشان از ورود هجمه گونه افغانها دارد، حال این ویدیو مربوط به چیست و کجاست معلوم نیست ولی هرچه هست راست یا دروغ گفته شده هجوم مهاجرین افغانی در لب مرزهای ایران است. عدم واکنش صحیح و به موقع کارگزاران و عدم توضیح  و یا حتی تکذیب و یا هر آن چه که واقعیت دارد و حقیقت است، در جامعه ایجاد شبهه و نگرانی کرده است.

توضیحات دولت تا این لحظه را کافی و جامع نمی‌دانید؟

تا کنون که در این خصوص با توضیحی از طرف مسولین اجرایی کشور روبرو نشده‌ایم . حتی پاسخ برخی نمایندگان مجلس را که نگران این جریانات بودند (گرچه متاسفانه تعدادشان بسیار اندک هم بود ) داده نشده است .تنها وزیر امور خارجه و وزیر کشور از تعداد مهاجرین آماری ارایه دادند که آنهم با هم تفاوت داشت. اینکه چرا دولت سکوت کرده است خود جای سوال دارد. در حالی که دولت موظف است به ابهاماتی که در جامعه ، مرتبط با مدیریت او وجود دارد پاسخ دهد.

با این حال متاسفانه همه چیز همچنان برای مردم مبهم است. ابهام خود تقویت کننده تصورات و برداشت ها و تحلیل های شخصی است.

این واکنش دولت محصول چیست؟ آیا دولت در ساماندهی مهاجرین ناتوان است یا بنابر مصلحتی خاص ، چنین سیاستی دارد؟

در چنین مواقعی دولت‌ها با مردمشان گفتگو می کنند و سیاست هایشان برای مردم کاملا شفاف است. اما همانطور که پیشتر گفتم برای جامعه روشن نیست که چرا دولت سکوت کرده و علیرغم اینکه می داند مردم به شدت ناراحتند توضیحی نمی دهد .

اما علی ایحال، هر کدام از این دو مورد که باشد بسیار تاسف برانگیز است. چه از ضعف و ناتوانی و ناکارآمدی دولت باشد و توان کنترل مرزها و هجوم مهاجران و ساماندهی آنان را نداشته باشد که در اینصورت احساس امنیت جامعه را به خطر می‌اندازد و چه سیاستش باشد که با توجه به مشکلات و معضلاتی که پیشتر در چند بند آن هم  تنها مهمترینشان و نه همه موارد، گفته شد باید با مردم سخن بگوید تا جامعه را مجاب و قانع کند که مصلحتی بالاتر از همه این‌ها وجود دارد.  در شرایط سکوت دولت، هرکدام از این دو دلیل را باور داشته باشیم،  غیر قابل توجیه و تاسف بار  است. 

امروز نسل دوم و سوم مهاجرین افغانی الاصل در جامعه ایران زندگی می کنند . چطور می توان از تنش بین ایرانی ها و افغان ها و بروز نژاد پرستی جلوگیری کرد؟

یکی از صفات بارز و شناخته شده ایرانی ها این است که نژاد پرست نیستند و اگر احساس خطر نکنند به راحتی با همه اقوام و ملیت ها و نژادها کنار می آیند . شما ببینید در کشور ما اقوام مختلفی همچون کرد ، لر، بلوچ ، مازنی ،گیلک ،  فارس و ترک ، همه سالیان متمادی است با وجود داشتن اختلافات فرهنگی،  صمیمانه نه تنها در کنار هم زندگی می کنند که بسیار دوست و همیار هم هستند. مهاجرین هم برای این مردم همین شرایط را دارند.

بنابر تعالیم اسلام همه مسلمانان با هم برادرند. لذا اگر خطری موجودیت و هویت  مذهبی و منافع ملی جامعه را تهدید نکند تنشی بوجود نخواهد امد. لذا مسولین امر در هر سه قوا  باید تدابیر لازم را برای پیشگیری از این امر بیندیشند . مجلس باید قوانین مناسبی را وضع نماید تا هم حقوق ایرانیان محفوظ بماند و هم شرط میزبانی را در مورد مهاجران به عمل آورده باشد . دولت نیز باید با مدیریتی صحیح و اجرای قوانین وضع شده ،  امنیت همه جانبه جامعه را تامین نماید . قوه قضاییه نیز با ابزارهای پیشگیرانه و بازدارنده،  نسبت به موضوع اقدام کند. اگر مردم واقعا احساس کنند که مدیران و مسولین حواسشان به حفظ منافع ملی و مذهبی شان هست،  خود را تنها در نقش یک میزبان می بینند و نهایت مهمان نوازی را از مهاجرین از هر جای دنیا که باشند خواهند داشت. همه چیز بستگی به عملکرد مدیران ارشد کشور دارد.

کد خبرنگار: ۹
۴دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید