سلام نو – سرویس سیاسی: پس از رد صلاحیت هر ۹ نامزد اصلاحطللب اختصاصی جبهه اصلاحات ایران توسط شورای نگهبان جو ناامیدی بین اصلاحطلبان بسیار تشدید شد.
همین وضعیت باعث شد تا بسیاری از هوداران جبهه اصلاحات خواهان موضع جدی این جبهه در برابر اقدامات شورای نگهبان شوند. جبهه اصلاحات نیز بیانیهای کوتاه و فوری منتشر کرد و با انتقاد از رویه شورای نگهبان نوشت: از میان نامزدهای معرفیشده توسط اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، ۹ نفر ثبت نام کرده بودند و جبهه میخواست از میان آنها نامزد نهاییاش را انتخاب کند. اما با رد صلاحیت همه آنها، اینک جبهه نامزدی برای معرفی به مردم در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد. محسن مهرعلیزاده به جز یک دوره یک ساله در استانداری اصفهان در تمام یک دهه گذشته از چشم مردم دور بوده و عبدالناصر همتی نیز به عنوان رییس بانک مرکزی به هر شکل شریک بخشی از تصمیمات بد دولت روحانی است.
آن چنان که بعدها از جلسات این نهاد اجماع ساز به گوش رسید، این بیانیه به معنای تحریم انتخابات نبود و اعضای جبهه تاکید داشتند که تا این لحظه نامزد نداشتن به معنای تحریم نیست و صرفا به معنای عدم حمایت از هیچ کس است.
با توجه به سابقه حضور مهرعلیزاده در انتخابات ۸۴ و وضعیت اقتصادی امروز که همتی نیز در آن مشارکت دارد کسی به این دو نفر امیدی جدی نداشت ولی عملکرد همتی و مواضع مهرعلیزاده باعث جلب توجه شد و این گمان را ایجاد کرد که در همین فضای فعلی یکی از همین دو نفر توان به چالش کشیدن تیم اصولگرایان را داشته باشد.
همتی با فعالیتهای فضای مجازی، وعدههای اقتصادی منطقی و معرفی همسرش به عنوان نماینده خود در صدا و سیما جلب توجه کرد و مهرعلیزاده با سخن گفتن از دولت سوم خاتمی و نقد تند شورای نگهبان باعث جلب توجهها شد. اوضاع به گونهای پیش رفت که برخی به طعنه میگفتند که اگر شورای نگهبان از این مواضع خبر داشت این دو نفر را نیز رد صلاحیت میکرد.
در همین فضا محسن مهرعلیزاده در نامهای رسمی به جبهه اصلاحات از اعضای این جبهه خواست که برای استماع برنامههایش جلسهای را تشکیل دهند.
متعاقب این نامه آذر منصوری، سخنگوی جبهه اصلاحات در سخنانی در کلابهاوس گفت: «در هیچیک از جلسات جبهه اصلاحات از جمله جلسه دیروز چنین بحثی مطرح نشده است و باید ببینیم این درخواست چه میشود و چه موضعی را مجمع عمومی میگیرد. این یک بحث است که به عنوان سخنگو نمیتوانم چیزی بگویم و آخرین موضع همانی است که در کانال جبهه اعلام شده است».
فضای طیفی از اصلاحطلبان و شاید لحن آذر منصوری این چنین است که موضع جبهه درباره نامزد نداشتن در انتخابات تغییر ناپذیر است و حمایت از مهرعلیزاده و همتی نیز شامل همین قاعده میشود. اما آیا چنین رویکردی برای جبهه اصلاحات مفید است؟ برای پاسخ به این پرسش باید چند مسئله را مدنظر قرار داد.
همواره یکی از شعارهای اصلاحطلبان، گفتگو، تبادل نظر و کنش گروهی بوده است. اکنون این سوال مطرح است که چرا با توجه به نامه محترمانه و مواضع به نسبت قابل قبول مهرعلیزاده، برخی نیرو های اصلاح طلب حتی فضای ارائه برنامهها را نمیخواهند به او بدهند. آیا این رویه خلاف آرمانها و شعارهای اصلی جبهه اصلاحات نیست؟
نخست این که سیاست میدان کسب دست آورد است و سیاستمداران با دست آوردهایی که دارند سنجیده و به خاطر سپرده میشوند. این قاعده شامل اصلاحطلبان هم میشود. در نتیجه تحریم یا مشارکت در انتخابات به خودی خود اصالت ندارد، بلکه کنشی اصالت دارد که بیشترین دست آورد را ابتدا برای مردم و بعد برای اصلاحطلبان داشته باشد. چنین رویکردی است که حمایت از روحانی در سال ۹۲ را توجیه میکند؛ کنشی که دست آوردی مهم برای عموم مردم و دست آوردهایی برای اصلاحطلبان داشت.
در نتیجه اگر نامزدی در صحنه انتخابات باشد که توان مغلوب کردن رقیب اصلی گفتمانی اصلاحطلبان را داشته باشد باید از او حمایت کرد تا پیروز شود؛ فرقی ندارد این چهره روحانی، لاریجانی، همتی یا مهرعلیزاده باشد.
مسئله دوم وفاداری به آرمانهای اصلاحطلبی است. اصلاحات بر مبنای گفتوگو، مدارا و خیر عمومی شکل گرفته است. چطور چنین جبههای میتواند در را به روی یک نامزد انتخاباتی ببند، آن هم نامزدی که سابقه حضور در دولت اصلاحات را دارد و نزدیکترین نامزد حاضر در صحنه به این جبهه است؟
مسئله سوم حفظ پوزیشن اعتراضی اصلاحطلبان است. با حمایت از مهرعلیزاده یا همتی یا بدون حمایت از آنها این مسئله نباید فراموش شود که حذف ۹ نامزد رسمی اصلاحطلبان و علی لاریجانی از میدان انتخابات خلاف قاعده و انصاف است. شورای نگهبان مسئول این رفتار است و باید در برابر آن توضیح دهد. مشارکت یا عدم مشارکت اصلاحطلبان تایید کننده این کنش خلاف قانون است.
مسئله چهارم اما به شخص محسن مهرعلیزاده باز میگردد. او قطعا در قامت تئوریستینی چون مصطفی تاجزاده نیست و مثل بهزاد نبوی از مدیران سیاسی ارشد اصلاحات نبوده است با این همه او در سازمان تربیت بدنی و استانداری خراسان عملکرد بدی نداشته و اصلاحطلبترین نامزد موجود در صحنه است که نباید او را از شانس شیده شدن برنامههایش محروم کرد.
آن چنان که عبدالناصر همتی نیز مدیر اقتصادی موفقی است و سابقه عضویت در کارگزاران را دارد و یک تکنوکرات حرفهای حساب میشود که از دید توسعهای بسیار به اصلاحطلبان نزدیک است.
به نظر میرسد در حال حاضر رویکرد درست اصلاحطلبان میتواند شنیدن برنامه هر دو طرف، کمک به ستادهای آنها و رصد جامعه باشد. اگر مردم تصمیم به حمایت از مهرعلیزاده یا همتی گرفتند و یکی از این دو شانس شکست رقیب اصلی گفتمان اصلاحطلبی را داشت، چرا اصلاحطلبان باید در این باره تردید کنند؟
نظر شما