این در حالی است که رسانههای دلواپس پس از پیشنهاد اصلاحطلبان نسبت به دولت رویکرد دوگانه پیدا کردهاند. چنانکه اگر تا دیروز بهدلیل ناکارآمدی به استیضاح دولت فکر میکردند اکنون نه از حب دولت که از بغض اصلاحطلبان زبان در حمایت از دولت برای برقراری و ادامه مسیر تا آخر راه میگردانند و پیشنهاد اصلاحطلبان را زمینهای برای اغتشاش میخوانند. همین رویکرد دوگانه باعث شده تا جامعه نسبت به آنها رویکرد مثبتی نداشته باشد و با دید خوشی به آنها نگاه نکند.
«استعفا، کنارهگیری و استیضاح رئیسجمهور واژگانی هستند که در سالهای گذشته در مقاطع مختلف از سوی جریانات مختلف سیاسی بیان شده و هر کس بنا به نیت و اهداف خود چنین مفاهیمی را مطرح کرده است. با این حال کمتر کسی بوده که پلن دومی برای بعد از روحانی معرفی کند. به عبارت دیگر، همه میگویند روحانی نباشد حال چه با استعفا و کنارهگیری و چه با استیضاح اما هیچکس برنامهای ارائه نمیدهد که پس از روحانی شرایط به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ پرسش اینجاست که آیا همه چیز سر جای خود قرار دارد و در این میان مشکل فقط حسن روحانی است که با استعفا یا کنار گذاردن وی همه چیز حل شود؟گرانی افسارگسیخته ارز، سکه، خودرو کالا و... همه با استعفای روحانی از بین رفته و کاهش خواهد یافت؟ یا اینکه برخی پیشنهاددهندگان استعفا یا استیضاح با این پیشنهادات صرفا میخواهند صورتمساله را پاک کنند؟
این درست که دولت در برخی حوزهها بهخصوص حوزه اقتصاد و معیشت مردم عملکرد ناموفقی داشته و بعضا ناکارآمدیهایی را نیز در این حوزه از سوی دولتمردان شاهد بودیم اما نباید از تاثیر تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد کشور که به اذعان بسیاری از کارشناسان از تحریمهای شورای امنیت نیز سختتر است غافل شویم.
مسلما اگر نبود تحریمها امروز دولت نیز در چنین شرایطی نبود و جامعه این چنین با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم نمیکرد. لذا باید توجه داشت که پیشنهاد استعفا یا استیضاح رئیسجمهور نوعی آدرس غلط به جامعه است. یادمان نرود که حسن روحانی رئیس دولت یازدهمی است که نرخ رشد را به 8 درصد و نرخ تورم را تکرقمی کرد. اما حال که به خاطر تحریمها و شرایط بینالمللی؛ کشور با چنین مشکلاتی روبهرو شده روا نیست که صرفا دولت را مورد تخریب و تخطئه قرار دهیم.
شنبه هفته جاری بود که رئیسجمهور در ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: «یک عده بهخاطر منافع غلط گروهی و باندی به مردم آدرس غلط ندهند. آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی کاخ سفید است. پس ما لعن و نفرین و کینهمان را با آدرس صحیح و درست بفرستیم.» بر همین اساس عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب بر این مبنا که اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده میشود، کسی که قادر به گفتوگو با آن نیست باید کنار برود.» پیشنهاد استعفا و کنارهگیری به حسن روحانی داد. با این حال برخی رسانههای دلواپس این موضع عبدی را موضع جریان اصلاحات تلقی کرده و با این استدلال نه چندان درست که اصلاحطلبان برای فرار از پاسخگویی به روحانی پیشنهاد استعفا میدهند؛ این پیشنهاد را زمینهای برای اغتشاش خواندهاند.این در حالی است که تقریبا همه میدانند تنها جریانی که از سیاستها، رویکردها و عملکردهای دولت سودی نبرده بلکه عملکردهای دولت باعث ریزش سرمایه اجتماعی و رویگردانی مردم از این جریان شده اصلاحطلبان بودند. لذا چرا اصلاحطلبان باید نسبت به عملکرد دولت پاسخگو باشند درحالیکه مسئولیتی نسبت به دولت ندارند. از طرف دیگر اینکه مطرح شود اصلاحطلبان به دنبال اغتشاش هستند نوعی فرافکنی از سوی رسانههای دلواپس است. چراکه اصلاحطلبان همواره درصدد حضور و مشارکت در انتخاباتی رقابتی و باشکوه بوده و همواره نیز مردم را به حضور در انتخابات ترغیب و تشویق کردهاند.
به نظر میرسد این رویکرد دوگانه جریان مخالف است که مسالهساز شده است. چراکه اگر خود پیشنهاد استعفا یا استیضاح رئیسجمهور را بدهند آن را از سر دلسوزی برای جامعه و حل مشکلات مردم قلمداد میکنند اما اگر برخی اصلاحطلبان چنین پیشنهادی را برای رهایی از بنبستها و سردرگمیها بدهند به دنبال و توطئه و اغتشاش هستند. این رویکرد 2گانه است که نشان میدهد مخالفان در هر زمانی تخریب و سیاهنمایی علیه اصلاحطلبان را در دستورکار دارند. اینبار نیز از حب دولت بلکه از بغض اصلاحطلبان طرفدار دولت شده و اصلاحطلبان را تخطئه میکنند.
نظر شما