سلام نو – سرویس سیاسی: حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان به تازگی در یادداشتی با عنوان «برخاسته از ارادت» در اقدامی کم سابقه به انتقاد مستقیم از آیتالله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالی شیعیان، پرداخته و نسبت به دیدار او با نماینده سازمان ملل ایراداتی را وارد کرده.
شریعتمداری در یادداشت خود "درخواست برای نظارت سازمان ملل" را دون جایگاه آیتالله سیستانی خوانده و گفته است: "دعوت از سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات یک کشور، اعلام ورشکستگی آن کشور، بدبینی به ملت و خوشبینی به بیگانگان است."
شریعتمداری همچنین با تذکر درباره ضرورت نپذیرفتن ولایت طاغوت نوشته که معتقد است در گزارش دیدار اشتباهی رخ داده است و " انتظار آن است که دفتر معظمله این بخش از گزارش ملاقات یادشده را تصحیح کند."
این که قلم حسین شریعتمداری تیغی است که هیچ را امانی از آن نیست، چیز پنهانی نیست ولی کمتر کسی فکر میکرد او روزی این تیغ را به سوی آیت الله سیستانی بچرخاند و مرجع عالی شیعیان جهان را چنین تند "امر به معروف و نهی از منکر" کند.
به طور طبیعی نه تنها حسین شریعتمداری بلکه هر شهروند دیگر حق نقد هر کسی از جمله مرجعی چون آیتالله سیستانی را دارد، اما مسئله این جا است که حسین شریعتمداری هر کسی نیست و البته حتی اگر هر کسی بود قبل از نقد باید کمی مطالعه میکرد.
آن چنان که شفقنا نوشته در بیانیه منتشر شده از سوی دفتر حضرت آیت الله سیستانی پس از ملاقات با «جنین هنیس پلاسخارت» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در عراق آمده بود: باید در مراحل مختلف برگزاری آن (انتخابات)، روند شفافیت مراعات شود و نظارت بر آن به صورت جدی و با هماهنگی بخش مربوطه در هیئت سازمان ملل متحد صورت گیرد.
این یعنی آیت الله سیستانی خواستار نظارتی تمام عراقی با بهرهگیری از استانداردهای سازمان ملل شده تا جای هیچ اعتراضی به شیوه برگزاری انتخابات باقی نماند. با این همه مدیر مسئول کیهان قبل از قلم زنی علیه آیت الله سیستانی زحمت مطالعه دقیق این بیانیه را به خود نداده و آن چنان که ظریف و روحانی را بیحساب و کتاب مورد لطف قرار میداد آیتالله سیستانی را نیز مورد لطف قرار داد.
مسئله دیگر اما این است که حتی اگر آیت الله سیستانی چنین کاری کرده بودند حسین شریعتمداری باید احتیاط بیشتری در سخن گفتن میکرد. سید علی سیستانی مرجع سادهای نیست و مطالعات روز بین المللی دارد و تصمیمات اندک و کلان سیاسی خود را به سادگی نمیگیرد که هر کسی با هر مطالعه اندکی توان نقدش را داشته باشد.
آیت الله سیستانی چنان در تصمیمگیری محتاط است که هر کسی را به سادگی به حضور نمیپذیرد چه برسد به این که میهمان خارجی هم باشد. تا این لحظه تصمیمات آیتالله اندک، کلان، فراجناحی و براساس منافع ملی عراق بود، شیوهای که با رویکرد به شدت خودی-غیرخودی، بیحساب کتاب و خلاف منافع ملی شریعتمداری در تضاد است.
از سوی دیگر حتی اگر تمام شروط برای نقد جاری باشد آیا حسین شریعتمداری نباید حساب جایگاه خود و جایگاه آیت الله سیستانی و هزینهای که قلم چرخانیهایش برای کشور دارد را بکند؟
وقتی حرف بیحساب و کتاب او به عنوان حرف روزنامه نزدیک به رهبری در رسانههای خارجی مخابره میشود و با همین عنوان در عراق پخش میشود آیا او نباید کمی بیشتر محاسبه کند؟ چرا در چنین شرایطی تنش بین آمریکا و ایران در عراق شدید است شریعتمداری باید کاری کند که موضع ایران تضعیف شود و خشم مردم عراق شعله ور گردد و حتی کسی مثل نوری مالکی بیانیهای علیه مواضع او دهد؟ آیا اگر در این برهه حساس از روابط ایران و عراق کس دیگری چنین اشتباه مهلکی را میکرد خود همین کیهان به سادگی از کنار مسئله میگذشت؟
بخش دیگر ماجرا هم یک بام دو هوای شریعتمداری است! او که کوچکترین نقد به چهرههایی بارها پایینتر از آیتالله سیستانی در ایران را بر نمیتابد و منتقدان آن چهرهها را ضد نظام و خط گرفته از آمریکا و انگلیس میداند، آیا خود نیز امروز پذیرای چنین برچسبی میشود؟
به طور طبیعی پاسخ به این سوال منفی است وگرنه او امروز مطرح کنندگان ایده استعفای روحانی را متهم به آماده کردن زمینه اغتشاش نمیکرد. ایده استعفای روحانی فارغ از خوبی یا بدی آن صرفا توسط عبدی مطرح نشده و اصولگرایانی نیز حامی آن بوده و حتی دنبال استیضاح رئیس جمهور نیز بودند، اما حسین شریعتمداری با آن استاندارد دوگانه خود فقط اصلاحطلبان را به باد نقد گرفته.
باید صبر کرد و دید حسین شریعتمداری رضایت به عذرخواهی از آیت الله سیستانی میدهد یا این بار هم مثل دفعات پیشین در روزنامه کیهان بر روی همان پاشنه سابق میچرخد؟
نظرات