واعظی و احتمالا نوبخت و شاید حتی حسن روحانی فکر می‌کنند با سیبل کردن کس دیگری، مثل اسحاق جهانگیری، هم کار خود را پیش می‌برند و هم هزینه اجرای پروژه را به عهده نمی‌گیرند. این رفتار نه تنها درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی بلکه درباره ماجرای گران شدن بنزین هم تکرار شد.

تله واعظی برای جهانگیری؛ رئیس دفتر رئیس جمهور به دنبال چیست؟

سلام نو – سرویس سیاسی: "رئیس جمهور به جهانگیری دستور داد و او مأمور شد تا گرانی ها را سامان دهد." این جمله‌ای بود که روز گذشته محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور، درباره دستور ویژه روحانی برای ساماندهی گرانی‌ها گفت، گرانی‌ای که از مسکن و خودرو حالا به کره و شانه تخم مرغ رسیده است.

این حرف واعظی بسیاری را یاد ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی انداخت، دلاری که به دلار جهانگیری مشهور شد و تمام آثار بد و بدنامی آن به نام معاون اول اصلاح‌طلب حسن روحانی خورد. هرچند بعدها مشخص شد اسحاق جهانگیری تنها مسئول اعلام ماجرا بوده و تصمیم دلار ۴۲۰۰ تومانی در جلسه‌ای به ریاست روحانی گرفته شده است.

همین ماجرا باعث شد تا بسیاری به این فکر کنند که این مسئولیت تازه نیز چیزی شبیه به ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی است، پروژه‌ای شکست خورده که قرار است گردن جهانگیری انداخته شود تا هزینه آن از اعتبار و آبروی او پرداخت شود، اعتبار و آبرویی که بعد از انتخابات ۹۶ و دلار ۴۲۰۰ تومانی کامل به باد رفت و چیز زیادی از آن باقی نمانده.

ظاهرا این بار جهانگیری نیز به ماجرا پی برده و در واکنش به زرنگی واعظی در توییتی درباره برنامه‌های سامان دادن گرانی نوشت: مسئله تورم و گرانی و راهکارهای مقابله با آن سازوکارهای خاص خود را دارد که به طور مستمر در دستور کار تیم اقتصادی دولت و ستاد اقتصادی دولت در حضور رئیس جمهور محترم می‌باشد.

وی در ادامه نوشت: امروز به دستور رئیس جمهور محترم به علت گرانی تخم مرغ جلسه ای را برای ایجاد هماهنگی بین دستگاه های ذی ربط برگزار و تصمیمات لازم را گرفتیم که امیدوارم آثار مثبت آن در روزهای آینده روشن شود.

جهانگیری هرچند به طور مستقیم حرف واعظی را تکذیب نکرد، اما به طور غیر مستقیم تاکید کرد که هر تصمیمی که گرفته شده در حضور رئیس جمهور و با تایید وی بوده است.

محمود واعظی به دنبال چیست؟

اما چرا محمود واعظی باید برای بار چندم این چنین معاون اول رئیس جمهور را در تنگنا قرار دهد؟ به نظر می‌رسد رئیس دفتر رئیس جمهور که از اعضای اصلی حلقه نزدیک اعتدالی روحانی است از اجرای چنین پروژه‌هایی چند هدف کوچک و بزرگ را به طور همزمان دنبال می‌کند.

واعظی برای این رویکرد خود دو دلیل اصلی دارد. نخستین هدف واعظی حفاظت از اعتبار و جایگاه حسن روحانی و دوم اختلاف نظر بنیادین با اسحاق جهانگیری در شیوه مدیریت کشور به خصوص در حوزه اقتصاد است.

واعظی و احتمالا نوبخت و شاید حتی حسن روحانی فکر می‌کنند با سیبل کردن کس دیگری، مثل اسحاق جهانگیری، هم کار خود را پیش می‌برند و هم هزینه اجرای پروژه را به عهده نمی‌گیرند. این رفتار نه تنها درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی بلکه درباره ماجرای گران شدن بنزین هم تکرار شد.

رئیس جمهور با شوخی و خنده گفت که خودش هم صبح جمعه از ماجرای گران شدن بنزین مطلع شده تا این پیام را مخابره کند که مسئولیت را به طور کامل به وزیر کشور واگذار کرده بود و به خاطر حساسیت مسئله حتی نخواست از روز و ساعت اجرا با خبر شود. او هم‌چنین به طور تلویحی گرانی بنزین را تصمیم ساختار نظام دانست نه دولت.

به طور قطع هیچ کدام از حرف‌های حسن روحانی درباره گرانی بنزین غلط نبود، اما هیچ کدام هم نافی مسئولیت و نقش شخص او در عواقب ناخوشایند آن ماجرا نیستند.

روحانی می‌توانست مسئولیت اجرای گرانی بنزین را به شخص توانمندتری مثل جهانگیری یا معتمدتری مثل نوبخت واگذار کند یا به جای رحمانی فضلی وزیری کارآمدتر را برای وزارت کشور معرفی کند یا حتی به خاطر حساسیت ماجرا خود به طور مستقیم به اجرای پروژه نظارت کند، اما او هیچ کدام از این کارها را که نکرد هیچ، در پسا ماجرا هم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد.

مسئله دیگر اما اختلاف نظر بنیادین در شیوه اداره کشور به خصوص در حوزه اقتصاد است که آن را می‌‎توان در تفاوت دور اول و دوم ریاست جمهوری حسن روحانی دید. تیم اقتصادی فعلی حسن روحانی تیمی کم وزن است که ژنرالش نوبخت است و مدل مدیریتش بی شباهت به مدل احمدی‌نژاد نیست. این تیم حتی مسکن مهر را با نام مسکن ملی باز تولید کرده.

در طرف مقابل اسحاق جهانگیری رویکرد مدرن‌تر در اقتصاد دارد و به بخش خصوصی به شکل جدی معتقد است. او روابط خوبی با کارشناسان اقتصادی دارد و فرماندهی عملیاتی او در اقتصاد منجر به حضور چهره‌هایی چون نیلی و طیب‌نیا در دولت می‌شد.

به طور مشخص جهانگیری و واعظی در ماجرای معرفی وزیر صنعت هم اختلاف نظر داشتند. ظاهرا جهانگیری مایل بود رزم حسینی که وزن و نفوذ و قدرت مدیریت داشت را معرفی کند تا وزارت صمت را کسی در حدود یک ژنرال اداره کند ولی واعظی بر مدرس خیابانی اصرار داشت که با وجود تجارب خوب یک افسر گوش به فرمان بود.

در کنار این‌ها، برخی نیز این شائبه را مطرح می‌کنند که محمود واعظی در پشت تمام این اهداف می‌خواهد کاری کند که جهانگیری امکان حضور در انتخابات ۱۴۰۰ را نداشته باشد تا جا بیش از پیش برای گزینه اعتدال و توسعه باز شود. هر چه که هست این روزها محمود واعظی دست بالا را در دولت دارد. هر روز تیتر یک ایرنا است، سخنگوی غیر رسمی دولت است، به جای وزارت خارجه موضع دیپلماتیک می‌گیرد و حتی به قول فعالین بازار بورس سیگنال بورسی هم می‌دهد. اما آیا این دست بالا باعث نجات روحانی و برآمدن یک اعتدالی دیگر در ۱۴۰۰ می‌شود؟ باید صبر کرد و دید، هرچند با این شرایط بعید به نظر می‌رسد.

کد خبرنگار: ۹
۱دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید