در این مقاله، به عواملی خواهیم پرداخت که بر پتانسیل فرد تأثیر می گذارند و به بیان راه هایی می‌پردازیم، که به فرد کمک می کنند، تا از پتانسیل های خود به طور کامل برای داشتن یک زندگی موفق بهره بگیرد.

پتانسیل فرد توسط عوامل مختلفی تعیین می شود. امنیت جسمی، امنیت عاطفی، محیط زیست و ذهنیت.

امنیت فیزیکی

قبل از اینکه حتی بتوانیم برای تحقق پتانسیل های خود تلاش کنیم، نیازهای اساسی جسمی ما باید برآورده شوند. بدون غذای کافی، آب و سرپناه این کار امکان پذیر نیست. روزهای ما باید برای به دست آوردن این نیازهای اساسی سپری شود. فکر کنید، شما فردی با توانایی تبدیل شدن به درخشان ترین برنامه نویس رایانه ای هستید، اما در حال حاضر با یک قبیله عشایری در جنوب صحرای آفریقا زندگی می کنید. از آنجا که  باید روزهای خود را برای برآورده کردن این نیازهای اساسی جسمی بگذرانید، این پتانسیل بدون استفاده باقی می ماند.

امنیت عاطفی

انسان ها حیوانات اجتماعی هستند که در تنهایی خوب عمل نمی کنند. مطالعات نشان داده اند که ایجاد پیوندهای صمیمی با دیگران برای سلامت روان ما فوق العاده مهم هستند. این پیوندها از بدو تولد شروع به رشد می کنند، نوزادان برای تأمین نیازهای خود به این پیوند با یک پدر و مادر یا سرپرست تکیه می کنند و اگر پیوند بنا به دلایلی از بین برود، می تواند عواقب روانشناختی مادام العمر داشته باشد.

محیط

محیط  یکی دیگر از عوامل مهم است که نحوه دستیابی به پتانسیل کامل را شکل می دهد.

دقیقاً مانند برنامه نویس رایانه در مثال قبلی، شما می توانستید در زمان بتهوون بزرگترین آهنگساز باشید، اما اگر به موسیقی دسترسی نداشتید یا در خانواده ای بودید که ارزش آن مجموعه مهارت را نمی دانستند، بعید به نظر می رسد که بتوانید پتانسیل خود را در آن رشته تحقق بخشید.

طرز تفکر

برای اکثر ما، لازم نیست نگران دریافت غذای کافی، آب یا پناهگاه باشیم. نیازهای جسمی و عاطفی ما برآورده شده است و محدودیت هایی که محیط ما وضع کرده، حداقل می باشد. (خصوصاً دسترسی به اینترنت).

بنابراین برای اکثر افراد، اصلی ترین چیزی که آنها را در رسیدن به پتانسیل های کامل محدود می کند، ذهنیت آنها است. طرز فکر ما داستانی است که ما در ذهنمان با خود حمل می کنیم. از کودکی شروع به تکامل می کند و می تواند تمام زندگی ما باشد.

ذهنیت شما، کلید دستیابی به تمام توان شما

مشکل ذهن اکثر مردم این است که این امر منفی و محدود کننده است. خبر خوب این است که می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید. نویسنده کارول دوک در کتاب پرفروش خود، با عنوان  ذهنیت، روانشناسی جدید موفقیت، بیان می کند که دو نوع ذهنیت وجود دارند، ثابت و رشد.

ذهنیت ثابت

طرز فکر ثابت موضوعی است که در مورد خودتان و باورهای شخصی دارید. شخصی با طرز فکر ثابت در کودکی به داستان خود رسیده است و طی سال ها تغییر چندانی نمی کند. ممکن است اعتقاد داشته باشند که فقط در سخنرانی های عمومی، ریاضیات یا نوشتن خوب نیستند، زیرا آنها در مدرسه با آن مباحث مبارزه می کردند. بنابراین، هنگامی که چیزی اشتباه پیش می رود، یک فکر مشترک برای شخصی که دارای ذهنیت ثابت است، این است که چه احمقانه، من می دانستم که در آن وضعیت خوبی ندارم. داشتن یک طرز فکر ثابت فقط باعث تقویت افکار و نگرش های منفی می شود و رسیدن به پتانسیل کامل شما را سخت تر می کند.

رشد ذهنی

از طرف دیگر طرز رشد تفکر دقیقاً برعکس است. با یک ذهنیت رشد، شما معتقدید که هر چیزی ممکن است. این بیشتر راهی است که شما در مورد آن فکر می کنید و به مشکلات نزدیک می شوید.

بیایید به مسئله عدم خوب بودن در صحبت های عمومی برگردیم، وقتی اوضاع پیش نمی رود به خود نگویید که هیچ وقت درگفتگو های عمومی خوب نبوده اید و هرگز نخواهید بود. شخصی که دارای یک ذهنیت رشد است  آنچه را که اشتباه پیش می رود، تجزیه و تحلیل می کند و راه حل هایی را ارائه می دهد تا دفعه دیگر بهتر شود.

به عنوان مثال، آنها ممکن است در سخنرانی عمومی در محلی خود کلاس شرکت کنند. هرچه که باشد، آن ها نه به عنوان یک سد عبور ناپذیر، بلکه به عنوان یک گذرگاه جزئی در مسیر رسیدن به مقصد خود به آن نگاه می کنند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید