سطح رواداری و اخلاق‌مداری در جامعه ایران به شدت کاهش یافته و خشونت‌های کلامی و فیزیک در مدت اخیر به مقدار قابل توجهی بیشتر شده است، مسیری که ادامه‌اش به فروپاشی اجتماعی و سقوط اخلاقی جامعه منجر می‌شود

سلام نو – سرویس سیاسی: زن جوان عکس و مشخصات راننده اسنپ را به اشتراک می‌گذارد و می‌گوید که راننده به وضعیت حجابش اعتراض کرده و او را در میانه راه پیاده کرده است. فردایش راننده به تلویزیون می‌رود و می‌گوید که آتش به اختیار به وظیفه‌اش عمل کرده. یک نفر توییت می‌کند که می‌خواهند اسنپ مذهبی راه بیاندازند!

چند روز قبل‌تر از طرف قوه قضاییه شماره‌ای اعلام می‌شود که موارد بدحجابی به خصوص در ماشین‌ها اعلام شود. به پشتوانه اعلام این شماره بعضی پیشنهاد می‌دهند که تماس بگیریم و طیف مشهور به ارزشی را گزارش کنیم! در طرف دیگر یکی پیشنهاد می‌دهد که همان قشر مشهور به ارزشی پنج شنبه و جمعه‌ها به شمال بروند تا وضعیت شمال را مثل قم درست کنند.

تمام این موارد تنها در یکی دو روز اتفاق افتاده و نیازی به مرور بازه‌های زمانی بیشتری نیست تا دو قطبی‌های عجیب و غریب این شکلی را در جامعه به چشم ببینید، دو قطبی‌هایی که محصول تصمیمات غلط است و دست آوردی هم به جز دو قطبی‌های جدید و قرار دادن مردم رو به روی هم ندارد.

رهبری علیه دو قطبی؛ صدایی که شنیده نشد

رهبری بارها و بارها در سخنرانی‌های سال‌های اخیر خود علیه دو دستگی سخن گفتند. به طور نمونه در 22 خرداد 96 با اشاره به فضای انتخابات با انتقاد از برخی افراد که با تفسیرهای غلط دنبال تقسیم کردن مردم هستند، تاکید کردند: نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد.

آیت‌الله خامنه‌ای که در جمع سران، مسئولان و مدیران قوا سخن می‌گفتند «دو قطبی شدن کشور» و «دو دستگی مردم» را تجربه ای خطرناک دانستند و افزودند: در سال 59، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.

آیت الله خامنه‌ای به عنوان شخص اول کشور برای جلوگیری از تنش و تشدید دو قطبی شخصا و پشت بلندگو احمدی‌نژاد را از ورود به انتخابات ریاست جمهوری 96 منع کردند و بعدها نیز چند باری به رییس جمهور تذکر دادند، اما تمام تلاش‌های رهبری باعث نشد تا مدعیان ولایت‌مداری از تلاش برای دوقطبی کردن جامعه دست بکشند.

مردم علیه مردم؛ سیلی که مهار شدنی نیست

بدحجابی و بی‌حجابی بد بر اساس قانون بد است و باید اصلاح شود ولی قطعا ایجاد چنین رویه‌هایی از سوی دستگاه مسئول باعث تشدید دو قطبی می‌شود، آن‌چنان که "دوربین من اسلحه من" مسیح علینژاد هم چیزی نیست جز تبری که بر پیکره جامعه ایران می‌خورد و شکاف‌های اجتماعی و سیاسی جامعه ایران را تشدید می‌کند.

با نگاهی به تاریخ ایران به جرات می‌توان گفت که در هیچ دوره‌ای این چنین مردم در برابر یک دیگر صف نکشیده بودند و علیه یک‌دیگر بر نخواسته بودند. بی‌حجاب و با حجاب در کنار هم بودند، عرق خورها حرمت رمضان و محرم را حفظ می‌کردند و دزدان حرمت مکان‌های مذهبی و ماه‌های حرام را نگاه می‌داشتند.

حالا اما چنین نیست و هر طرفی در این جامعه مایل است به درست یا غلط سبک زندگی خود را به دیگری تحمیل کند، در حالی که هیچ تصوری از وضعیت زندگی، نیازها و ضرورت‌های زندگی آن دیگری ندارد و نسخه پیچی عجولانه‌اش تنها موجب گریز آن دیگر از گفت‌وگو و همزیستی می‌شود.

نتیجه این رویکرد چیست؟ نتیجه‌اش این است که سطح رواداری و اخلاق‌مداری در جامعه ایران به شدت کاهش یافته و خشونت‌های کلامی و فیزیک در مدت اخیر به مقدار قابل توجهی بیشتر شده است، مسیری که ادامه‌اش به فروپاشی اجتماعی و سقوط اخلاقی جامعه منجر می‌شود، چنان که آثارش حالا هم پیدا است. احتمالا تحریک‌کنندگان این شکاف‌ها نمی‌دانند تحریک مردم علیه دیگر تنها به آغاز شدن سیل می‌انجامد که بانیان آن توان جلوگیری از آن را ندارند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید